برا هر چی همه که دلتنگ نشم،دلتنگ اون روزایی ام که...

از طریق وبلاگ آقای صفایی نژاد برای اولین بار اسم خانم زهرا hb رو شنیدم.

پست های وبلاگ موقتش مربوط به ۱۷ سال پیشه. زمانی که یک ساله هم نشده بودم.

نخونده خیلی حس خاصی دارم نسبت به این وبلاگ :)))

تو خواب های اخیرم مکان هایی رو میبینم که هیچ وقت ندیدم. وارد خونه هایی میشم که تا حالا ندیدم. آدم های دور هم زیادن تو خوابام. مثلا خواب دیدم دبیرِ دوستم داییِ سال پایینیمونه :| و کلی چیزای عجیب.

دیشب خواب دیدم میریم گردش. جاهایی که تو خوابای قبل دیده بودم و من با دهن باز از شگفتی میگم خدااای من. من اینا رو تو خواب دیده بودمممم.

فک کن! تو خوابم خواب دیده بودم :)